موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
راه راست جهاد اکبر و آسمان عجب زیباست! تکه های ابر همچون پشته هایی از پنبه های نرم که دیشب یک دل سیر گریسته اند، در حال عبورند. و البته در نگاه اول نمی توان این مطلب را فهمید. حال می فهمم چرا علی (ع) گذر فرصت ها را همچون گذر ابرها می داند. اصلا نمی فهمی که کی می گذرند.در هر دو پردهی غفلت است که جلوی چشم ها را می گیرد تا عبور آنها را نفهمیم. بگذریم! ساعت تفریح است که فرصت کرده ام روی سنگهای این دشت سرسبز دراز بکشم و به آسمان ِ همیشه پر دود تهران - که در این نقطه کمی صاف تر است- نگاه کنم و البته کمی هم تفکر! اردو آمده ایم. تفریحی نه، نظامی. و الآن ساعت تفریح کلاس آتش و حرکت است. قرار است آماده شویم برای مبارزه با دشمن و جهاد اصغر. که به نظر من با توجه به این فضای روحانی و دشت سرسبز و زیبا که از بوته های بهاری آن بوی شهادت می آید، جهاد اکبر آی می چسبد! آخر در این دشت ، روزی رزمندگانی آموزش دیده اند که با قدرت توکل و اخلاص خویش در مقابل تمام کفر ایستاده اند؛ و آن طور که این مربیان عزیز می گویند تعدادی از آنان در حین آموزش، خدا را دیده اند! به همین خاطر بوته های اینجا بوی آن دیدار را می دهد. ... و صدای سوت تلنگری است که انسان را به خود می آورد که کلاس دوباره شروع شد. کاش صدای سوت حضرت عزرائیل علیه السلام را هم می شنیدم که به ما می گوید زنگ تفریحتان در حال اتمام است.
|